شناسه : 6205
نویسنده : استان فارس
عکس
شهید بهزاد مهربان

شهید بهزاد مهربان

شهید بهزاد مهربان در بخشی از وصیت نامه خود خطاب به مردم نوشت: مردم پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت مبارز باشيد و امام را تنها نگذاريد.

 

به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج حقوق دانان از فارس؛ من المونين رجال صدقوا ما عاهدوا....اليه فنهم  من قضي نحبه منهم من ينتظر و ما بدلو تبديلا.از مومنين مرداني هستند که صدق آوردند به عهدي که با خداي کردند پس گروهي از آن ها وظيفه خود را به انجام رسانيدند و گروهي ديگر منتظر انجام وظيفه اند و از پيمان خود باز نخواهند گشت .

 

بهزاد از مومنين بود که بر عهد خود پايدار بود و چه زيبا به صف رزمندگان في سبيل الله پيوست و در کنار ديگر مجاهدان راه خدا در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل رزميد تا به لقاءالله پيوست و وظيفه الهي خود را با پايان آورد.

 

شهید بهزاد مهربان در صبح گاه روز پنجم آذر ماه 1325 در خانه اي محقر در شهرستان جهرم چشم به دنيا گشود از همان دوران طفوليت پر جنب و جوش و پر تلاش و به قول معروف روح از تنش زياد بود. دوران دبستان و دبيرستان را با شايستگي در جهرم گذراند.

 

مدرک خود را در مقطع لیسانس در گرایش حقوق از دانشگاه شیراز دریافت کرد، سپس براي انتخاب شغل به تکاپو افتاد که بيش از اين سر بار مخارج پدر کم درآمد خود نباشد.

 

وی خدمت سربازي را در شيراز و دنباله خدمت را در زرهي خوي به پايان آورد. علاوه بر گذراندن دوره هاي سلاح هاي سنگين در فنون جودو و کاراته درخشيد. پس از خدمت سربازي در دوره کار آموزي به استخدام دادگستري در آمد، با آن که ورود به دادگستري، اداره ای که در آن زمان برخلاف اسمش بويي از داد، در آن استشمام نمي شد، برايش قابل پذيرش نبود؛ با اميدهاي که پدر براي خدمت در اين اداره به او داد قبول کرد.

 

پس از ورود و آغاز فعاليت در دادگستري لارستان متوجه شد که در کنار همين بيدادگري هاي و قانون شکني ها سنگر خوبي براي مبارزه انتخاب کرده است. از همان اوائل  ورود اختلافات پي در پي و روز افزونش با قاضيان طاغوتي شروع شد و تا آن جا اوج گرفت که او را به عنوان ديوانه به بيمارستان سلامت رواني معرفي کردندو مدتی را در آن بیمارستان گذراند.

 

شهید مهربان مدتي را که در مبارزه با اين مجرمان طاغوتي در لار گذراند، به خاطر فعاليت هاي زيادي که در حسینيه داشت و تشکيل صندوق خيريه و کمک به مردم بي بضاعت لار و فعاليت بيش از حد در ادراه کار بین مردم و همکاران خود محبوب شده بود.

 

وی پس از سه سال خدمت در لار به جهرم منتقل شد و تصميم به ازدواج گرفت که ثمره زندگي پر تلاش وي دو پسر مي باشد که با تربيت پدر و مادر چون کوه درمقابل شهادت پدرشان استقامت کردند. شهید بهزاد از آغاز انتقال مسئوليت دائره سرپرستي صغيران را که بيش از هر چيز ديگر مورد علاقه اش بود به عهده گرفت اما نه تنها سرپرستي صغيران و کمک به بيوه زنان که به تمام کارهاي مراجعين که حقي مطالبه مي کردند رسيدگي مي کرد.

 

فعاليت هاي مذهبي او بيشتر شرکت در جلسات سخنراني و تفسير و بهره گيري از مجالس پر فيض بزرگان و شرکت در جلسات آموزش قرآن و مسائل ديني که به طور نيمه مخفي در منازل تشکيل مي شد بود .از سال  54 که خفقان رژيم منحوس پهلوي به اوج رسيده بود با همکاري بعضي از برادران صديق و مورد اطمينان وارد فعاليت هاي پنهاني شدو آن چنان ماهرانه اصول مخفي کاري را رعايت مي کرد که تا آخرين لحظات هم دستگاه متوجه نشد.

 

با شهيد مصطفي رحيمي در بردن پيام ها و موج انقلابي به دورن پادگان ها و با چند برادر ديگر براي نفوذ در شهرباني و کسب خبر هکماري هاي بسيار پنهاني داشت. با مرحوم حاج احمد پرنيان براي تبادل و رساندن کتاب هاي ممنوعه آن زمان فعالانه همکاري مي کرد.

 

شهید مهربان آن چنان شهرت پر کاري و اخلاصش در بين آشنايان و دوستان پيچيده بود که در سال 55، او را به عنوان مدير عامل شرکتت تعاوني کار مندان دولتي انتخاب نمودندو در اين سمت هم مانند همه کارهاي ديگر خود، موفقيت هاي چشم گيري داشت. از همان اوائل به سمت باز پرسي اتحاديه تعاوني هاي استان نيز انتخاب گرديد.

 

وی در زمان اوج گيری انقلاب در برنامه ريزي هاي انقلابي و اجراي برنامه ها و تهيه و تکثيير و پخش اعلاميه ها و توزيع عکس و کتاب، در رديف پر تلاش ترين برادران انقلابي آن زمان بود ولي براي اين که شناخته نشود و بتواند ماموريت هاي خود را در دادگستري و شهرباني در مورد کسب خبر تعقيب انقلابيون دنبال کند، ناچار بود بسيار مخفيامنه و محرمانه فعاليت کند.

 

کتاب اسلحه شناسي را که در آن زمان براي دستگاه طاغوت از خود اسلحه بيشتر حساسيت بر مي انگيخت را براي برادران تهيه مي کرد. شهید بهزاد جز افرادی بود که در پخش اولين اعلاميه امام که در رابطه با واقعه 19دي ماه در قم و اعلاميه اعزاي عمومی بود، تلاش زیادی کرد تا فتوکپي دست خط امام به افراد مطمئن نشان داده شود تا چهلم شهداء 19دي ماه، بازار تعطيل گردد.

 

شهید مهربانی از آغاز پيروزي انقلاب در جمع آوري اسلحه هاي غارت شده از  پادگان و اردوگاه و ژاندارمري ها نقش به سزايي داشت. از اولين انتخابات يعني رفندام جمهوري اسلامي تا آخرين انتخابات يعني انتخابات رياست جمهوري آیت الله خامنه اي هميشه از فعال ترن اعضاء صندوق و تبليغات انتخابات اسلامي بود.

 

وی در تمام درواني که نام بني صدر بر سر زبان ها بود، يک بار هم تعريف بني صدر خائن از زبان او شنيده نشد. فعاليت در حزب جمهوري اسلامي از آخر اسفند ماه 57 که در جهرم تشکيل شد، را شروع کرد. تمام زندگي خود را وقف انجام وظيفه ادراي و فعاليت حزبي مي کرد.

 

شهید بهزاد در اکثر سمينارها حاضر بود و در توزيع روزنامه و عکس ها و پوسترها و تشکيل نمايشگاه هاي عکس شهيدان و کتاب از فعال ترين بود اما فعاليتش منحصر به همين نبود، بلکه در بسيج بسيار ارزنده و چشم گيرتر بود.

 

شهید مهربان در ديدارهایي که با شهید بهشتی داشت، آن چنان شيفته اخلاق و رفتار موضع محکم و الهي وی شده بود که حقا به بهشتي عشق مي رورزيد. در تقليد از امام (ره) خالص و مطيع و پيرو راستين ولايت فقيه بود. در اجراي فرامين حيات بخش امام حاضر بود همه هستي و زندگي خود را فدا کند.

 

عاشقانه آرزوي رفتن به جبهه و جان فشاني در راه خدا داشت. به علت سنگيني بدن تا اندازه اي کند دويده بود، که او را به همين بهانه به جبهه نفرستاده بودند. بسيار نگران و ناراحت بود و آن قدر تمرين کرد تا توانست جبران اين نقضيه بنمايد.

 

 شهید مهربان در تاريخ 11/8/60 سنگر حزب و انجمن را گذاشت و به قصد جبهه به جهرم حرکت کرد و از تاريخ 20/8/62 به سنگر بانسيران بزرگ در گيلان غرب رفت و در آن جا  پيشروي روز 30 آذرماه  60 پس از يک ماه مبارزه و جهاد في سبيل الله مورد اصابت ترکش گلوله توپ بعثيون قرار گرفت و به لقاءالله پيوست. روحش با روح شهداي کربلا قرين باد که هنگام جان دادن با خنده بلند فرياد زد من هم شهيد شدم .          

 

 

 

وصيتنامه شهيد بهزاد مهربان جهرمی به شرح زیر می باشد:

 

 بسم الله الرحمن الرحيم.

و قاتلو فى سبيل الله و اعلموا ان الله سميع عليم.

 

اكنون كه بيارى الله و رهبرى روح الله عازم جبهه نبرد حق عليه باطل هستم اين وصيت نامه را در كمال صحت و سلامت و اعتقاد به خدا و محمد و دوازده امام و ولايت فقيه مى نويسم:

 1- مردم پشتيبان ولايت فقيه و روحانيت مبارز باشيد و امام را تنها نگذاريد. 2- از پدر و مادرم و همسرم رضايت كامل دارم اميدوارم مرا بخشيده باشند سفارشم به همسرم اين است كه فرزندانم را حسين گونه تربيت كنى و خود زينب وار مبلغ اسلام شوى و در شهادتم گريه نكنى كه شهادت آرزوى قلبى من است. 3- اگر فردى اظهار داشت كه از من طلبكار است از ثلث داراييم بپردازيد و مابقى را مطابق قانون اسلام تقسيم كنيد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.

چهارم محرم الحرام مطابق با دهم آبانماه شصت. بهزاد مهربان جهرمى.

0 دیدگاه

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.